وصیتنامه شهید محمد بابایی حسن سرائی
بنام خدا برای خدا و به یاد خدا ، پایان زندگی هر انسانی به مرگ اوست جز مرد حق که مرگ وی آغاز دفتر اوست. آری اینچنین است زیرا که طبق آیه شریفه قرآن آنجا که می فرماید ( ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ) مپندارید آنانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خداوند خویش روزی می خورند. با عرض سلام […]
بنام خدا برای خدا و به یاد خدا ، پایان زندگی هر انسانی به مرگ اوست جز مرد حق که مرگ وی آغاز دفتر اوست. آری اینچنین است زیرا که طبق آیه شریفه قرآن آنجا که می فرماید ( ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون ) مپندارید آنانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خداوند خویش روزی می خورند.
با عرض سلام به یگانه منجی عالم بشریت آقا امام زمان و بر حسین زمان این قلب تپنده امت امام خمینی و برشهیدان همیشه جاوید اسلام از کربلای حسین ( ع ) تا کربلای ایران ، و با سلام به تمامی بندگان خدا که در زیر بار ظلم و ستم نرفته اند ، این جانب وصیت نامه خود را شروع می کنم.
خدایا خداوندا خودت می دانی که من بجز راه تو راه دیگری گام برنداشته ام و هدفم فقط به خاطر توست ، خدایا خداوندا آن دست و پای را که به من دادی چطور می توانم آن را بجز راه تو در راه دیگری از آنها استفاده کنم پس خدایا آنقدر باید با این دست و پا در راه تو تلاش کنم که شهید شوم و اگر شهید شدم به آرزوی دیرینه ای که داشتم رسیدم این جانب بر حسب وظیفه شرعی که دارم و می بینم که جنگ بین دو جناح حق و باطل است به ندای هل من ناصر حسین زمان ( ع) و فرزندش خمینی کبیر لبیک گفته ام .
گرچه کوچکتر از آنم که بخواهم ادعای پیروی از مکتب حسین ( ع ) را کنم ولی این انتخاب عالی را می پذیرم تا شاید رستگار گردم و به نظر من ساکت بودن در زمانی که جنایت کاران دستشان تا مرفق به خون محرومین و مستضعفین آلوده است معنایی ندارد .پس بنابر این به این انقلاب باید خون داد و شهید شد و هجرت کرد خوشبختانه مکتب ما مکتب هجرت است و حالا که عازم جبهه هستم نمی دانم که عازم کدام جبهه هستم و انشاءالله که به هر جبهه ایی بروم هدفم برچیدن کفر و نفاق از روی زمین است هدفم برعلیه آنهایی است که در مقابل اسلام و قرآن و انقلاب می باشند .
من تا آخرین قطره خون از اسلام دفاع می کنم چون این سخن رهبر عظیم الشأن است که فرمود ملتی که از شهادت ترس ندارد پیروز است . و کسی که شهادت مکتب اوست ترس ندارد .
مادر جان مرا ببخش از اینکه نامه ام خون آلود است زیرا چیزی باعث نوشتن این نامه شده یک تکه چوب و مقداری از خون جوانان وطن من است که در روی دشت و بیابان سر به فلک کشیده اند نوشته شده ، پدر و مادرم خیلی برای من زحمت کشیده اید و من میدانم که دوری من برای شما سخت است ولی از شما می خواهم که صبر داشته باشید . و مادرم مثل زهرا صبر داشته باش و تو ای پدر مثل تمامی پدران شهید باش و خواهرانم مثل زینب باشید و برادرانم هم مثل علی اکبر باشند .
و فقط یک آرزو دارم و آن اینکه یک پرچم سبز به نشانه پیروزی به در خانه مان بزنید و از تمامی هم محلی های من می خواهم که همیشه به فکر اسلام باشند و امام عزیز مان را تنها نگذارند و در نماز جماعت ها و دعای کمیل ، توسل ها شرکت کنند و اتحاد خود را از دست ندهید .
ودر آخر از تمام عموها – دایی ها و دوستان و آشنایان طلب رضایت می نمایم و امیدوارم به بزرگی خودشان مرا ببخشند .
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
محمد بابایی
واعتصمو بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا
خداحافظ همه شما
سلام، ضمن تشکر از گذاشتن وصیت نامه شهدا در سایت که بهره میبریم.
(یک غلط املایی در متن وصیت هست گفتم تذکری داده بشود تا اصلاح بفرمائید و آن اینکه به جای کلمه «مرفق» اشتباهاً «مفرق» تایپ شده است.
« امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست. » مقام معظم رهبری
با سلام و احترام جناب آقای محمدی و با تشکر فراوان از حُسن توجه شما